جلالی، سید نظام (1 خرداد ۱۳۴۲ - 29 دی ۱۳۶۵)، فرمانده واحد طرحوعملیات لشکر ۱۷ علی ابن ابیطالب(ع) نیروی زمینی سپاه پاسداران انقلاب اسلامی ایران.
سید نظام فرزند سید یوسف و معصومه قَهاری، در شهر دِلیجان* از توابع استان مرکزی* زاده شد. پدرش کشاورز بود و دو برادر و چهار خواهر داشت و خود فرزند دوم خانواده بود (جلالی).
تحصیلات ابتدایی را ۱۳۴۹ - 1354 ش، در مدرسۀ شاه رضایی و دورۀ راهنمایی را ۱۳۵۴ - 1357 ش، در مدرسۀ حکیم نظامی دلیجان (انقلاب کنونی) گذراند. همزمان با اوجگیری مبارزۀ مردم بر ضد حکومت پهلوی، در راهپیماییها حضور داشت و شعارهای ضد حکومت پهلوی در شهر پخش میکرد. به دنبال آن، دورۀ متوسطه را در رشتۀ اقتصاد در دبیرستان بدر دلیجان (شهید بهشتی کنونی) آغاز کرد. مدتی پس از پیروزی انقلاب اسلامی در ۱۳۵۸ ش، به فعالیت در انجمن اسلامی دبیرستان مشغول شد (حسنی، یک ماه ... ، ص ۱۵) و با همکاری دوستانش در تشکیل واحد بسیج دلیجان نقش مؤثری داشت (ملکی، ج ۵، ص ۴۷۸). او در ۱۵ اسفند ۱۳۵۸، با عضویت در پایگاه مقاومت بسیج المهدی دلیجان، به فعالیتهایی چون نگهبانی از معابر (سپاه ... ، فرم ... ) و در ادامه، ۲۱ شهریور ۱۳۶۰، به عضویت سپاه پاسداران انقلاب اسلامی دلیجان درآمد و در واحد عملیات آن به خدمت مشغول شد (همان، خلاصه ... ). پسازآن، دورۀ آموزش عمومی نظامی را، به مدت ۴۵ روز، در پادگان آیتالله حسینعلی منتظری (شهید محمد منتظری کنونی) حوالی قم گذراند (حسنی، لحظهها ... ، ص ۱۶۱ - 162). پس از بازگشت به دلیجان، افراد وابسته به گروههای ضد انقلاب را که در شهر شعارنویسی میکردند، با برنامههای مؤثری، بازداشت کرد (همان، ص ۸۱). تا اینکه در همان سال، در جریان جنگ عراق بر ضد ایران، برای شرکت در جنگ، درحالیکه در مقطع سوم متوسطه درس میخواند، ترک تحصیل کرد (همو، یک ماه، ص ۱۵).
در فروردین ۱۳۶۱، با زهرا صمدی ازدواج کرد و صاحب فرزندی به نام سید مقداد شدند (همان، ص ۱۶). در اردیبهشت همان سال، زیرنظر تیپ ۱۷ قم در عملیات بیتالمقدس (10 اردیبهشت ۱۳۶۱، در غرب رود کارون، باهدف آزادسازی شهرهای هویزه، خرمشهر، جادۀ اهواز - خرمشهر و خارجکردن اهواز، حمیدیه و سوسنگرد از برد توپخانۀ ارتش عراق) و مدتی بعد، با واحد طرحوعملیات تیپ ۱۷ علی ابن ابیطالب(ع)، در عملیات رمضان (22 تیر ۱۳۶۱، در شرق شهر بَصرۀ عراق، باهدف تهدید بصره از شرق و حضور در حاشیۀ شطالعرب) شرکت کرد (جلالی).
سید نظام در مرداد ۱۳۶۱، در سِمت مسئول واحد عملیات به سپاه پاسداران سقز مأمور شد. در این مأموریت سهماهه، نخست، به شهر سقز در شمال غربی استان کردستان رفت و پس از استقرار در مقر دخانیات و پایگاه شهید طیاره، در مقابله با گروههای ضد انقلاب (کومله و دموکرات) و پاکسازی روستاهای اطراف تلاش کرد. در یکی از این مأموریتها، با هوشمندی محل اختفای ضد انقلاب را در بالای درختان شناسایی کرد که سبب هلاکت آنها شد؛ همچنین، در وضعیتی که با اختلال بیسیمها ارتباط با سپاه سقز قطع شده بود، با ابتکار خود بیسیم را تعمیر و ارتباط را برقرار کرد. در مأموریت دیگری در سقز، با گروهی دوازده نفره، حلقۀ محاصرۀ گروه دموکرات را پس از پانزده روز شکستند؛ سپس، در میانۀ شهریور همان سال، برای مقابله با ضد انقلاب به شهر بوکان در جنوب استان آذربایجان غربی گسیل شد (جلالی؛ حسنی، همان، ص ۱۷).
پس از بازگشت از مأموریت، با سخنرانی در سطح شهر دلیجان و روستاهای اطراف، مردم را برای حضور در جبهه تشویق میکرد (همو، همانجا). به دنبال آن، در آذر ۱۳۶۱، مسئول واحد عملیات سپاه دلیجان شد (ملکی، ج ۵، ص ۴۷۸) و همزمان وظیفۀ آموزش پاسداران و بسیجیان را هم به عهده داشت. در همین ایام، با درخواست بهکارگیری مسئول دفتر برای واحد عملیات سپاه مخالفت کرد؛ زیرا معتقد بود نباید نیروها را در پستهای غیرضروری به کارگرفت (حسنی، لحظهها، ص ۱۱۴ و ۱۶۸ - 173). در همین ماه، مسئول اجرای رزمایش نظامی در منطقۀ بیابانی بین شهر دلیجان و محلات (در جنوب شرقی استان مرکزی) شد. این رزمایش شامل تمرینهای نظامی و جنگ با دشمن فرضی بود که بهمنظور تقویت آمادگی نظامی و شبیهسازی وضعیت جنگی برای رزمندگان این دو شهر اجرا شد (جلالی).
چند ماه بعد، سید نظام بهترتیب در چندین عملیات شرکت کرد: نخست، با واحد طرحوعملیات لشکر ۱۷ در عملیات والفجر مقدماتی (17 بهمن ۱۳۶۱، در شمال منطقۀ چزابه استان خوزستان، باهدف پیشروی بهسوی شهر اَلعِمارِه عراق و تهدید آن از شرق)؛ و پسازآن، همراه این یگان در عملیات والفجر ۳ (7 مرداد ۱۳۶۲، در منطقۀ مهران، باهدف تأمین شهر و دشت مهران و جادۀ ایلام - دهلران)؛ با همان یگان، در عملیات والفجر ۴ (27 مهر ۱۳۶۲، در منطقۀ سلیمانیه و پنجوین عراق، باهدف تصرف درّۀ شیلر و پنجوین و نیز، انسداد معابر تردد ضد انقلاب (جلالی)؛ و زیرنظر واحد طرحوعملیات لشکر ۱۷ علی ابن ابیطالب(ع) در عملیات خیبر(3 اسفند ۱۳۶۲، در تالاب هورالهویزه، باهدف عبور از هور و تهدید بصره از شمال) (حسنی، یک ماه، ص ۱۷).
در ادامه، فروردین ۱۳۶۳، همراه یگان پیشین، بهمنظور شناسایی منطقه (همو، لحظهها، ص ۱۱۹)، به مأموریت پدافندی جزیرۀ مجنون جنوبی، در شمال استان بصره عراق، گسیل شد (همان، ص ۵۶)؛ سپس در بهمن ۱۳۶۳، زیرنظر واحد طرحوعملیات لشکر ۱۷ مأموریت شناسایی در عملیات بدر (20 اسفند ۱۳۶۳، در تالاب هورالهویزه، باهدف قطع جادۀ بصره - العماره و تهدید شهر بصره از شمال) را به عهده گرفت (همان، ص ۳۵)). در جریان این عملیات شبانه، به هدایت لودرها و ساماندهی خاکریزها مشغول بود (همان، ص ۱۳۲) تا اینکه در مواجهه با پاتک نیروهای عراقی، دستور عقبنشینی صادر شد و جلالی و شماری از رزمندگان، بهمنظور عقب نشینی نیروهای ایرانی، داوطلبانه نیروهای عراقی را سرگرم و با کمک شماری از رزمندگان تانکهای عراقی را منهدم کردند. سید نظام هنگام عقبنشینی از کتف راست مجروح شد و با همان وضعیت، یکی از رزمندگان مجروح را نیز، با خود به عقب رساند (همانجا و ص ۳۶ - 38 و ۵۶).
در مهر ۱۳۶۴، بهسبب شایستگی اجرای مأموریت در کردستان و عملیاتهای دیگر، برای شرکت در دورههای دافوس (دورههای تخصصی آموزش عالی فرماندهی و ستاد) به دانشگاه امام حسین(ع) در تهران دعوت و پسازآن، در دی ۱۳۶۴، همراه دانشجویان این دوره (سپاه، دانشنامه ... ؛ جلالی)، به سوریه و لبنان اعزام شد و در وزارت دفاع سوریه از طرحهای عملیاتی بازدید کرد (حسنی، یک ماه، ص ۱۸ - 19).
با آغاز عملیات والفجر ۸ (20 بهمن ۱۳۶۴) که در شبهجزیره فاو عراق، باهدف تصرف فاو و تهدید بصره از جنوب اجرا شد (رشید، ص ۷۴)، در مقام جانشین واحد طرحوعملیات لشکر ۱۷ حضور یافت (اشعریمقدم و کربلایی ... ، ص ۱۴۶) و برای نگهداری از لودری که برای احداث خاکریز لازم بود، او و شماری از رزمندگان، داوطلبانه، از میدان مین عبور و معبر را باز؛ سپس، با کمک آنان خاکریزی ایجاد کردند و در حین آن، شماری از نیروهای ارتش عراق را که متوجه احداث خاکریز شده بودند، به هلاکت رساندند (حسنی، لحظهها، ص ۷۷ - 79).
در ۱۳۶۵، با واحد طرحوعملیات لشکر ۱۷ در عملیات کربلای ۱ شرکت کرد (همان، ص ۲۱) و در ۱۸ تیر همان سال با رتبه دوم دانشنامه پایاندورۀ دافوس به وی اعطا شد (سپاه، همان)؛ همچنین، در مراسمی که در شهریور ۱۳۶۵ برگزار شد و هدیه و لوح تقدیرش را از سید علی خامنهای، ریاست جمهوری وقت ایران، دریافت کرد، هدیه نقدی خود را به رزمندگان جبهه بخشید (حسنی، لحظهها ، ص ۲۱ و ۴۰).
سپس در عملیات کربلای ۴ (3 دی ۱۳۶۵) که در منطقۀ اَبُوالخَضیب شهر بَصرۀ عراق، باهدف تصرف شهر ابوالخضیب و محاصرۀ نیروهای عراقی مستقر در فاو اجرا شد (رشید، ص ۷۶) در مقام جانشین واحد طرحوعملیات لشکر ۱۷، در اجرای مأموریت شناسایی و بررسی منطقه تلاش کرد (اشعریمقدم و کربلایی، ص ۷۷۹؛ حسنی، لحظهها ، ص ۴۱).
چند روز بعد، با آغاز عملیات کربلای ۵ (19 دی ۱۳۶۵) که در منطقۀ شلمچه، باهدف تصرف شلمچه و پیشروی بهسوی بصره اجرا شد (رشید، ص ۷۷). با سمت پیشین در این نبرد شرکت کرد (اشعریمقدم و کربلایی، ص ۷۷۹). در وضعیتی که جزیرۀ بوارین در اختیار ارتش عراق بود، با نفوذ به جزیره و شناسایی دقیق، اطلاعات مهمی از تجهیزات و سنگرهای ارتش عراق به دست آورد که تأثیر مهمی در تصرف این جزیره داشت (حسنی، لحظهها، ص ۴۲ - 44). در ادامه، هنگام بررسی منطقۀ شلمچه، شماری از نیروهای عراقی را اسیر کرد (همان، ص ۸۴ - 85) تا اینکه با شهادت فرمانده واحد طرحوعملیات، در ۲۶ دی همان سال، مسئولیت این واحد را به او واگذار شد (اشعریمقدم و کربلایی، ص ۸۳۶ و ۸۵۱). در ادامه، همراه شماری از رزمندگان، برای پاکسازی شهرک دوعیجی داوطلب شد که با رسیدن گردانها تلفات زیادی به نیروهای عراقی وارد کردند (حسنی، همان، ص ۱۰۲ - 104) و بعدازآن، برای شناسایی بهجزیرۀ امالطویل گسیل شد که پس از شناسایی، هنگام بازگشت، در منتهاالیه غربی جزیرۀ امالطویل مجروح شد. در همین زمان، در محاصرۀ نیروهای عراقی قرار گرفت و به شهادت رسید. پیکرش که براثر اصابت تیر و ترکشهای فراوان، سوخته و متلاشی شده بود، به سبب مدفونشدن زیر اجساد عراقیها، بیش از یک ماه مفقود ماند. سرانجام با دستور ویژۀ فرمانده وقت لشکر ۱۷ و کوشش گروهی از نیروهای واحد تعاون این لشکر، پیکرش با شناسایی کلمه «نظام» در دفترچه یادداشتش تفحص شد (همان، ص ۱۸۰ - 181؛ اشعریمقدم و کربلایی، ص ۸۵۱). پیکرش را پس از تشییع در گلزار شهدای دلیجان* به خاک سپردند (صادقی).
شهید خوشرو، مهربان، کمحرف، شجاع، متواضع، سختکوش و مسئولیتپذیر بود. به والدین خود احترام زیادی میگذاشت (حسنی، ۱۳۹۳ ش، ص ۲۱ و ۳۲ - 33 و ۴۹) و بین رزمندگان محبوب و مقبول بود. در تجزیه و تحلیل مسائل نظامی دقت و در جذب و پرورش نیرو تلاش زیادی داشت. باتوجهبه مسئولیتش، پیوسته به مناطق مختلف جنگی میرفت و امکانات نیروهای عراقی را بررسی میکرد (حسنی، لحظهها، ص ۱۰۰ و ۱۰۱ و ۱۶۳).
در قسمتی از وصیتنامۀ شهید آمده است: « سفارش میکنم که به احکام اسلام و رهنمودهای امام صحیح عمل کنید و همیشه در زندگی توکل بر خدا داشته باشید که یاریدهنده اصلی اوست. بارخدایا، این قطره خون ناچیز و جان ناقابل مرا در راه گسترش اسلام از حقیر بپذیر و اگر جان من آن ارزش را دارد، صدها بار به من جان بده تا مبارزه کنم و در راه تو شهید شوم. پروردگارا، اینک تو را شاهد میگیرم که آگاهانه به مشهد خویش میروم برای جهاد در راه تو و در راه به تحقق رساندن جمهوری عدل اسلامی در سراسر دنیا» (همان، ص ۱۸۶ - 189).
بهپاس نکوداشت شهید، نامش را بر خیابانی در شهر دلیجان نهادهاند؛ همچنین، همایش بزرگداشت شهید با نام «لحظههای شیدایی»، در ۱۶ بهمن ۱۳۹۳، در دلیجان؛ انتشار دو کتاب لحظههای شیدایی و یک ماه پنهان، به قلم وحید حسنی، در ۱۳۹۳ ش و ۱۳۹۵ ش، دربارۀ زندگی شهید؛ در ۱۷ دی ۱۳۹۵، پخش برنامۀ زنده تلویزیونی عطر عاشقی از شبکه ۵ صداوسیمای جمهوری اسلامی ایران با موضوع یادواره شهید سید نظام جلالی و ۲۵۰ شهید شهرستان دلیجان («همایش ... »، بش؛ صادقی) از جمله برنامه های فرهنگی دربارۀ شهید سید نظام جلالی بوده است (صادقی).
مآخذ: اشعریمقدم، محمدرضا و مهدی کربلایی، نبردهای انقلابی: کارنامۀ عملیاتی لشکر ۱۷ علی ابن ابیطالب(ع) در دوران دفاع مقدس، قم: حماسه یاران، ۱۳۹۹ - 1396 ش؛ حسنی، وحید، لحظههای شیدایی، دلیجان: بهریار، ۱۳۹۳؛ همو، یک ماه پنهان، دلیجان: بهریار، ۱۳۹۵ ش؛ جلالی، سید حسام (برادر شهید)، مصاحبه با ابوالقاسم صفرزاده، ۱۱ مرداد ۱۴۰۴؛ ش؛ رشید، محسن، اطلس جنگ ایران و عراق، مترجمان: عبدالمجید حیدری، سید سعادت حسینی، تهران: سپاه پاسداران انقلاب اسلامی، مرکز مطالعات و تحقیقات جنگ، ۱۳۷۹ ش؛ سپاه پاسداران انقلاب اسلامی، خلاصه اطلاعات پرسنلی، سند مورخ ۹ آذر ۱۳۶۰، شم بازیابی ۰۰۳ - N - 01225، موجود در ادارهکل حفظ آثار و نشر ارزشهای دفاع مقدس استان مرکزی؛ همان، دانشنامه پایان دوره، سند مورخ ۱۸ تیر ۱۳۶۵، شم بازیابی ۰۰۱ - N - 01225 ، موجود در همانجا؛ همان، فرم گواهی خدمت بسیجیان در ردههای مقاومت بسیج، سند مورخ ۱۸ اردیبهشت ۱۳۷۳، شم بازیابی ۰۰۵ - N - 01225، موجود در همانجا؛ صادقی، حمید، مشاهدات میدانی؛ ملکی، عبدالرضا، ستارگان سرزمین آفتاب، اراک: ستارگان سرزمین آفتاب وابسته به مرکز حفظ آثار و نشر ارزشهای دفاع مقدس سپاه روحالله استان مرکزی، ۱۳۹۸ ش؛ «همایش بزرگداشت سردار شهید سید نظام جلالی در دلیجان برگزار شد» (بارگذاری: ۱۶ بهمن ۱۳۹۳)، خبرگزاری ایکنا، <www.iqna.ir> (دسترسی: ۱۷ تیر ۱۴۰۴).
/حمید صادقی/